نویسنده:لیزالسی
ترجمه: مجتبی صادقیان


 
ری کورتزول، مخترع و آینده شناس آمریکایی همواره از هوش محدود انسان و ساختار زیستی نارسای او گله مند بوده است. او در تمام سال های گذشته در اندیشه ظهور دوره ای بود که در آن انسان و ماشین با هم ترکیب شده و کارایی و هوشمندی وی چند برابر می شود. این دوره را دوره "تنهائیت" (Singularity) می نامد. در انی گفت و گو، کورتزول به تشریح جزئیات این نظریه می پردازد

فکر می کنید دوره وحدت انسان و ماشین کی فرامی رسد؟

فکر می کنم تا سال 2045 این اتفاق بیفتد. بشر در حال حاضر هم آمیخته ای از فناوری های زیستی و غیر زیستی است. هم اکنون هم عده ای از مزایای ابزارهای الکترونیک در درون مغز خود استفاده می کنند؛ به کمک آخرین نسل این پدیده می توان بسیاری از نرم افزارهای پزشکی را از طریق مغز هدایت کرد. اما در نظر داشته باشند که 25 سال بعد این ابزارها صدهزار بار کوچک تر و میلیاردها بار قوی تر از وضع امروز خود خواهند بود. لذا اگر چه هنوز در بدن بسیاری از ما سخت افزارهای رایانه ای تعبیه نشده، اما روی هم رفته بشر رایانه را جزیی از شخصیت خود محسوب می کند.

تکلیف آنهایی که نمی خواهند بدن خود را در اختیار این فناوری قرار دهند چیست؟

به نظر شما آیا کسی پیدا می شود که از خدمات و فناوری های پزشکی استفاده نکند و یا مثلاً عینک به چشم نزند؟ اگر هم چنین افرادی وجود داشته باشند، در اقلیت هستند. همیشه دیده ایم که افراد می گویند مایل به تغییر وضعیت مزاج خود نیستند، اما به محض این که مریض می شوند، هر کاری که بتوانند برای غلبه بر آن انجام می دهند. در نظر داشته باشید که قرار نیست یک شبه به سال 2045 برسیم و این هدف را محقق کنیم، بلکه قرار است قدم به قدم به این هدف برسیم و مطمئناً تا آن وقت اتفاقات زیادی خواهد افتاد.

به نظر شما آیا می تواند مشکلات محیطی و فیزیکی موجود را برای رسیدن به هدف مورد نظر شما از میان برداشت؟

اگر منظور شما مشکل منابع است که باید بگویم از این نظر هیچ دغدغه ای وجود ندارد. انرژی خورشیدی مورد استفاده در فناوری جدید، تنها بخش کوچکی از پرتو خورشیداست و فناوری نانو هم این امکان را به وجود آورده که بتوان به سهولت بیشتری این انرژی را جمع آوری کرد. از طرفی، صرفه اقتصادی مناسبی هم دارد و به منابع مالی گزافی احتیاج ندارد چرا که مشمول قانون بازگشت پرشتاب می شود.

منظور شما از قانون بازگشت پرشتاب چیست؟

ببینید، حجم ایده ها و فکرهای جدید که می تواند جهان را تغییر دهد افزایش یافته است؛ و البته افراد کمی هستند که این مسئله را حس کرده باشند. مشکل اکثر مردم این است که تفکری نظام مند ندارند و خیلی عام فکر می کنند، در حالی که تخصصی شدن حوزة امکان تحول اساسی در آنها را به وجود آورده است. مثلاً حوزه ژنتیک را در نظر بگیرید، وقتی در سال 1990 فرضیه دستکاری در ژن انسانی اعلام شده بسیاری از منتقدان می گفتند حداقل تا 15 سال امکان تحقق چنین فرضیه ای وجود ندارد. حتی وقتی نیمی از راه پیموده شده بود همین منتقدان آیه یاس می خواندند، اما می بینیم که این طرح همچنان با قدرت به کار خود ادامه می دهد.

خیلی ها شما را به خاطر پیش بینی ها و پیش گویی های مهمی که انجام داده اید می شناسند. آیا همین تفکر نظام مند دلیل اصلی تحقق این پیش بینی ها بوده است؟

در اواسط دهه 80 من پیش بینی کردم که حدود 10 سال بعد شبکه جهانی اینترنت به مرحله تکامل خود می رسد و بشر می تواند از آن بهره مند شود. بسیاری در آن زمان این ایده را به دید تمسخر می نگریستند. اما همه دیدند که سال به سال پیشرفت این فناوری بیشتر شد و درست طبق پیش بینی به تحقق رسید. یکی از ویژگی های دنیای فناوری اطلاعات، قابلیت پیش بینی خیره کننده در مورد آینده تحولات آن است و همین حالا نیز بسیاری با ایده های جذاب و بی نظیر خود در حال پیشرفت در این حوزه هستند. چه کسی گمان می کرد پدیده هایی چون وبلاگ نویسی و سایت های دوست یابی تا این اندازه پیشرفت کند؟ اگر 10 سال پیش می گفتیم که قرار است یک دایره المعارف بنویسیم و همه مردم در تصحیح و تولید آن سهیم باشند، بسیاری آن را ایده ی مسخره می دانستند و فکر می کردند نتیجه کار، محصولی بی ارزش خواهد بود. اما حال می بینیم که این مسئله اتفاق افتاده و عملاً بشر توانسته از خرد جمعی خود نهایت استفاده را ببرد. [منظور، دانش نامه "ویکی پدیا"، www.wikipedia.org است.]

اما تصور عمومی که از همه این پیشرفت ها وجود دارد تصور ظهور یک مدینه فاضله یا آرمان شهر است. به نظر شما این طور نیست؟

اصلاً موافق نیستم، چرا که فناوری صرفاً عامل ایجاد کننده یک مدینه فاضله یا آرمان شهر نیست. فناوری یک شمشیر دولبه است و همان طور که منافعی دارد، می تواند سر منشأ مشکلات و چالش های جدیدی نیز باشد. اما من روی هم رفته معتقدم منافع و محسنات فناوری بر مضرات آن می چربد. گرچه بسیاری با این نگرش مخالفند.

هدف شما از تأسیس دانشگاه "وحدت" در سال جاری چه بوده است؟

من و آقای "پیتر دیاماندیس"، مدیر و مؤسس بنیاد جایزه "علمی ایکس"، به این نتیجه رسیدیم که زمان فعلی بهترین زمان برای دور هم جمع کردن متخصصان و کارشناسان حوزه هایی چون هوش مصنوعی، فناوری نانو، فناوری زیست شناسی و رایانه است تا بتوان به کمک همدیگر مشکلات مهم آینده بشر را حل کرد، چه این که مشکلات اکثراً مشکلاتی چند بعدی و پیچیده هستند که به یاری متخصصان علوم مختلف نیاز دارند. نهادهایی چون ناسا و گوگل نیز در این پروژه مشارکت دارند. هنوز در آغاز راه هستیم و در سال تحصیلی جاری 40 دانشجو گرفته ایم و طی یک دوره فشرده 9 هفته ای ترم تحصیلی خود را به پایان می بریم.

اخیراً فیلمی از زندگی شما ساخته شد با نام "مرد تعالی گرا" چیز جدیدی برای خود شما در این فیلم وجود داشت؟

بله، با دیدن این فیلم متوجه نکات جدیدی از زندگی خودم در دوران کودکی و رابطه ام با پدرم شدم. با دیدن این فیلم فهمیدم پدرم نقش بسیار مهمی در شکوفایی خلاقیت من داشت و تازه بعد از مشاهده این فیلم فهمیدم چقدر دلم برایش تنگ می شود. او موسیقیدان بود و پس از حمله نازی ها از آنجا فرار کرد و وقتی تنها 20 سال داشتم، به دلیل حمله قلبی فوت کرد.

شما جایی گفته اید به خاطر این دلتنگی می خواهید به نحوی پدر خود را به زندگی برگردانید کمی در این مورد توضیح می دهید؟

بله، قصد دارم با استفاده از دی ان ای جمع‌آوری شده از محل دفن و ترکیب آن با خاطرات و اطلاعاتی که از او به جا مانده است، روباتی شبیه به او بسازم تا شاید باز هم او را زنده کنم.
منبع: دانشمند-ش551